سلاماگه اعتراض کروماسک رو هنوز تو وب تون نذاشتید نصف عمر تون به فنااین پستی که پیش روی شماست در باب نشر این اعتراضه هستاعتراضه چیه حالا؟این اعتراض برا کساییه که میخوان نشون بدن که با بیماران کرونایی همدردی میکننو به دلیل احتکار و گرون فروشی ماسک تحصن میکنن¤ چه جوری تو این اعتراض شرکت کنیم؟راحته، فقط عین متن همین پست رو شما هم پست میکنیدتامام تامام¤¤¤ یکی از بیانیها: سعید تو چقد کلت بو قورمه سبزی میده. بیخیال بابا¤¤¤ سعید: اولندش مگه شما کل
سلاماگه اعتراض کروماسک رو هنوز تو وب تون نذاشتید نصف عمر تون به فنااین پستی که پیش روی شماست در باب نشر این اعتراضه هستاعتراضه چیه حالا؟این اعتراض برا کساییه که میخوان نشون بدن که با بیماران کرونایی همدردی میکننو به دلیل احتکار و گرون فروشی ماسک تحصن میکنن¤ چه جوری تو این اعتراض شرکت کنیم؟راحته، فقط عین متن همین پست رو شما هم پست میکنیدتامام تامام¤¤¤ یکی از بیانیها: صدرا تو چقد کلت بو قورمه سبزی میده. بیخیال بابا¤¤¤ صدرا: اولندش مگه شما کل
سلاماگه اعتراض کروماسک رو هنوز تو وب تون نذاشتید نصف عمر تون به فنااین پستی که پیش روی شماست در باب نشر این اعتراضه هستاعتراضه چیه حالا؟این اعتراض برا کساییه که میخوان نشون بدن که با بیماران کرونایی همدردی میکننو به دلیل احتکار و گرون فروشی ماسک تحصن میکنن¤ چه جوری تو این اعتراض شرکت کنیم؟راحته، فقط عین متن همین پست رو شما هم پست میکنیدتامام تامام¤¤¤ یکی از بیانیها: سعید تو چقد کلت بو قورمه سبزی میده. بیخیال بابا¤¤¤ سعید: اولندش مگه شما کل
آشفتهام. از درون نه، از بیرون هم نه. کلا هنوز نه. فقط یک گردباد دارد نزدیکم میشود. همه اشیا اطراف را بالا کشیده و دور خود میگرداند و خود دور من میگردد. اما انگار قصد رقصاندن من را ندارد. به رضوان گفتهام عاشقشم. گفتهام همه چیز تغییر میکند، ما هم تغییر میکنیم و شاید یک روزی دیگر نتوانیم روبروی هم یک گفتگوی معمولی داشته باشیم. اما نه آینده و نه گذشته (منظورم روزهایی بود که سر کلاس سرش غر میزدم که چرا انقدر بلند حرف میزند و با این ذوق
منو بی خوابیام همین الان یوهویی ساعت ۴:۳۰:D
داشتم اینستا میچرخیدم یهو دینگ ذهنم زنگ زد:
+بله ؟
-میگم تو یه پیج پابلیک یکماه پیش نزده بودی!؟
+هوم؟اوهوووومم آره آره
-چی شد؟!
+چه بدونم:/ نومودونم ،یادم نمیاد:| وایسا یه دقه چک کنم ببینم هست یانیست
.
.
.
نیستش:/ شاید پاکش کردم یادم نمیاد:)
-اسمش چی بود؟
سرچش کن...
+اوهوووم آفرین عجب مخی هستیا;) ولی اسم دقیقش یادم نمیاد:/ الان میگردم ببینم پیداش میکنم
.
.
.
آهاااا یافتمش:D
-خوبه...خب حالا واردشو
+هان؟؟!اسم
۱. حیف که صدام شبیه غازه وگرنه یه پست صوتی شونصد دیقه میذاشتیم. خسته ام و حال تایپ ندارم اما ثبت چند ساعت حال خوب، به حال خوب بعدهام کمک میکنه.
صبح آغاز ۱۸ سالگی خود را چگونه آغاز کردید؟
اولندش که شبش خوابم نبرد. چون فکر میکردم که قراره تو راه ماشین بزنتم و پام بشکنه و نرسم سر قرار با بچه ها.
صبح ساعت ۵ پا شدم مدیریت خوندم :)) بعدم تا ساعت ۲ مدرسه بودم :)) کسی که ۴ ساعت بی وقفه شیمی داشته چیزی برا از دس دادن داره؟ :))
کلی تو مدرسه خندیدیم و دریا و رانا
درباره این سایت